حسام فرهنگی قوچانی

فرهنگی -سیاسی- اجتماعی

تبلیغات تبلیغات

ماموریت غیرمنتظره‌ای که احمد متوسلیان به دختران سپرد

مردها تک‌تک از کمپرسی پائین می‌پریدند. حاج احمد از دور ایستاده بود و نگاه می‌کرد. صدیقه و مریم منتظر بودند همه مردها بپرند پائین و بعد بپرند. یک‌دفعه قسمت کمپرسی که دخترها نشسته بودند، به سمت بالا رفت. مثل زمانی که می‌خواهد خاک را تخلیه کند. بالا و بالاتر و یک‌دفعه دخترها پرت شدند روی زمین. تماس که می‌گیرم بعد از احوالپرسی می‌گویم: ۱۵ فروردین روز ولادت حاج احمد متوسلیان است. شنیده‌ام شما هم‌رزم حاج احمد متوسلیان بوده‌اید؟ با لحن شوخی می‌گوید: مدلی که شما
در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

آخرین مطالب این وبلاگ

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها